اختلالات یادگیری در دانشآموزان
● مشخصههای اولیه ناتوانی در یادگیری
کودکانی که ناتوانی در یادگیری دارند از مشخصات زیر برخوردارند.
مشکل در صحبت کردن، خواندن، نوشتن، محاسبه، مشکل در تمرکز حواس و توجه به مطالب، گیج شدن در مورد زمان و فضا، رفتار تحریکپذیرانه، مشکل در یادآوری، هماهنگی فیزیکی ضعیف، مشکل در سازماندهی برای انجام یک منظور و مشکل در دوست شدن با افراد و دوست ماندن با آنها.
● طبقهبندی اختلالات یادگیری در دانشآموزان
اختلالات یادگیری در زمینههای گفتاری، شنوایی، خواندن و نوشتن به شرح زیر است:
▪ اختلالات گفتاری و شنوایی
اختلالات گفتاری و شنوایی غالباً با یکدیگر همراه هستند، زیرا سخن گفتن در وهله نخست به شنیدن نیاز دارد. گوش داخلی، مرکز اصلی دستگاه شنوایی است و گوش خارجی و میانی، کانالی برای جمعآوری و انتقال امواج صوتی به گوش داخلی به حساب میآیند. از این رو در اختلالات شنوایی، دو نوع کری انتقالی و عصبی وجود دارد که علل پیدایش و درمان هر یک متفاوت است. والدین و مربیان باید از میزان شنوایی فرزندان و دانشآموزان خود آگاه باشند. کسانی که ضعف شنوایی دارند با اندکی دقت قابل تشخیص هستند.
معلمان باید توجه داشته باشند که هرچند، نقصهای شنوایی عمدتاً، توسط دستگاههای سنجش شنوایی قابل تشخیص هستند، ولی یک سری علائم آشکار وجود دارند که معلم به کمک آنها میتواند نقصهای شنوایی را تشخیص دهد. بهطور مثال بیتوجهی به بحثهای کلاسی، چرخاندن بیمورد سر، اشکال در پیدا کردن جهت صدا، رفتارهای نامناسب با موقعیت، خجالت و کنارهگیری، پرهیز از بحث و صحبت و حتی نخندیدن به یک نکته خندهدار در کلاس، میتواند علائم نقص شنوایی باشد. این افراد هنگامی که مخاطب قرار میگیرند، نگاههای خیرهکننده و استفهامآمیزی دارند و به پرسشهای مطرح شده پاسخ درستی نمیدهند. تشخیص نقصهای شنوایی از این نظر اهمیت دارد که برای صدمات جزئی گوش، درمانهایی وجود دارد و در مدارس نیز معمولاً صدمات و نقایص شنوایی از نوع ملایم و جزیی است. بعد از شناسایی دانشآموزانی که نقص شنوایی دارند (و احتمالاً سنجش میزان نقص) معلم باید برای افزایش میزان یادگیری و پیشرفت تحصیلی آنها سعی کند که این افراد را در ردیفهای جلو کلاس و نزدیک به محل صحبت کردن خویش قرار دهد.
یکی از اختلالات گفتاری رایج میان کودکان لکنتزبان است که ممکن است بر اثر ضایعات دستگاه تکلم و یا فشارهای روانی بهوجود آید. لکنت زبان تکرار و توقف یا کشیده گفتن تشنجآمیز و غیرطبیعی و غیر ارادی صداها و هجاها و حروف یا کلمات است که به صورت مکثهای طولانی و یا تکرار کلمات ظاهر میشود و موجب نگرانی و تشویش فرد است. تلفظ برخی حروف و کلمات از جمله حروفی که با بستن لبها تلفظ میشوند مثل «ب، پ، م» و حروفی که با حرکت زبان ادا میشوند مثل «ت، ث، س، ط» برای آنان مشکلتر است.
سن آغاز لکنت زبان حدود دو تا پنج سالگی است. لکنت زبان با یک سلسله علائم به هم پیوسته و مرتبط نظیر گوشهگیری، احساس حقارت، عقبماندگی درسی، هیجانزدگی و شتاب در پاسخ دادن به سؤالات و نداشتن ا عتماد به نفس همراه است. عوامل متعددی از جمله علل عضوی، کنش و غلبه نکردن طرفی مغز باعث لکنتزبان میشود. در درمان لکنتزبان ابتدا باید علل ایجاد کننده شناسایی شود و علاوه بر مشاوره و گفتاردرمانی، باید معلمان و والدین نیز نکاتی را رعایت کنند و همکاری لازم را در روند درمان داشته باشند.
▪ اختلالات خواندن
یکی از مهمترین مسائلی که کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری باآن مواجهند ناتوانیهای مربوط به خواندن است. مشکلات خواندن به شکلهای مختلف خود را نشان میدهند. اصطلاحات متعددی در اشاره به دانشآموزانی که دچار مشکلاتی در خواند هستند، به کار میرود. یکی از شایعترین آنها دیسلکسی (dysiexia) است. دیسلکسی یک کلمه یونانی است و به معنای «نارسایی در خواندن» است دیسلکسی از اختلالات اختصاصی یادگیری به شمار میآید و در میان برخی دانشآموزان مدارس وجود دارد. فرد مبتلا به دیسلکسی نمیتواند کلمات کتاب را تشخیص دهد و در نتیجه در یادگیری خواندن با مشکل مواجه است. این اختلال در میان پسران بیشتر از دختران رواج دارد. فرد مبتلا به دیسلکسی نمیتواند از ترکیب حروف کلمه جدید بسازد، کلمات را در جمله تشخیص نمیدهد، به فراگیری خواندن علاقهمند نیست، و در تشخیص فاصله و زمان و جهت با مشکل مواجه است. این کودکان چون ضعف در خواندن و نوشتن دارند، در امور تحصیلی شکست میخورند و در نتیجه شکستهای مکرر، اعتماد به نفس خود را از دست میدهند و به احساس حقارت و بیکفایتی و انواع مشکلات عاطفی گرفتار میشوند.
▪ اختلالات نوشتن
مهمترین مشکلات کودکان در نوشتن عبارت است از نارسانویسی و چپدستی.
الف) نارسانویسی: در این اختلال فرد علیرغم هوش طبیعی، بسیار بد مینویسد و این قبیل کودکان ممکن است ناتوان از انجام اعمال حرکتی در نوشتن حروف و اشکال باشند و در مواردی نیز بر اثر ضعیف بودن کارکردهای بینایی ناتوان از تبدیل اطلاعات بینایی خود به صورت اعمال حرکتی هستند. بسیاری از روانشناسان تأثیر سیستم اعصاب نواحی مختلف بدن و نیز رشد کامل اعضای حرکتی را عامل مؤثر در تکوین این اختلال تلقی کردهاند از نظر آسیبشناسی دلایل اصلی که میتواند در بروز اختلال نارسانویسی مؤثر باشد عبارتند از: خطا در ادراک بینایی حروف و کلمات، وجود اشکال در تبدیل ادراک از بینایی به صورت حرکتی (ناتوان از تبدیل حافظه بصری به عملکرد نوشتاری)، وجود نارسایی و ضعف در مهارتهای حرکتی و وجود حالات هیجانی از قبیل بیقراری و تندخویی.
کودکانی که ناتوانی در یادگیری دارند از مشخصات زیر برخوردارند.
مشکل در صحبت کردن، خواندن، نوشتن، محاسبه، مشکل در تمرکز حواس و توجه به مطالب، گیج شدن در مورد زمان و فضا، رفتار تحریکپذیرانه، مشکل در یادآوری، هماهنگی فیزیکی ضعیف، مشکل در سازماندهی برای انجام یک منظور و مشکل در دوست شدن با افراد و دوست ماندن با آنها.
● طبقهبندی اختلالات یادگیری در دانشآموزان
اختلالات یادگیری در زمینههای گفتاری، شنوایی، خواندن و نوشتن به شرح زیر است:
▪ اختلالات گفتاری و شنوایی
اختلالات گفتاری و شنوایی غالباً با یکدیگر همراه هستند، زیرا سخن گفتن در وهله نخست به شنیدن نیاز دارد. گوش داخلی، مرکز اصلی دستگاه شنوایی است و گوش خارجی و میانی، کانالی برای جمعآوری و انتقال امواج صوتی به گوش داخلی به حساب میآیند. از این رو در اختلالات شنوایی، دو نوع کری انتقالی و عصبی وجود دارد که علل پیدایش و درمان هر یک متفاوت است. والدین و مربیان باید از میزان شنوایی فرزندان و دانشآموزان خود آگاه باشند. کسانی که ضعف شنوایی دارند با اندکی دقت قابل تشخیص هستند.
معلمان باید توجه داشته باشند که هرچند، نقصهای شنوایی عمدتاً، توسط دستگاههای سنجش شنوایی قابل تشخیص هستند، ولی یک سری علائم آشکار وجود دارند که معلم به کمک آنها میتواند نقصهای شنوایی را تشخیص دهد. بهطور مثال بیتوجهی به بحثهای کلاسی، چرخاندن بیمورد سر، اشکال در پیدا کردن جهت صدا، رفتارهای نامناسب با موقعیت، خجالت و کنارهگیری، پرهیز از بحث و صحبت و حتی نخندیدن به یک نکته خندهدار در کلاس، میتواند علائم نقص شنوایی باشد. این افراد هنگامی که مخاطب قرار میگیرند، نگاههای خیرهکننده و استفهامآمیزی دارند و به پرسشهای مطرح شده پاسخ درستی نمیدهند. تشخیص نقصهای شنوایی از این نظر اهمیت دارد که برای صدمات جزئی گوش، درمانهایی وجود دارد و در مدارس نیز معمولاً صدمات و نقایص شنوایی از نوع ملایم و جزیی است. بعد از شناسایی دانشآموزانی که نقص شنوایی دارند (و احتمالاً سنجش میزان نقص) معلم باید برای افزایش میزان یادگیری و پیشرفت تحصیلی آنها سعی کند که این افراد را در ردیفهای جلو کلاس و نزدیک به محل صحبت کردن خویش قرار دهد.
یکی از اختلالات گفتاری رایج میان کودکان لکنتزبان است که ممکن است بر اثر ضایعات دستگاه تکلم و یا فشارهای روانی بهوجود آید. لکنت زبان تکرار و توقف یا کشیده گفتن تشنجآمیز و غیرطبیعی و غیر ارادی صداها و هجاها و حروف یا کلمات است که به صورت مکثهای طولانی و یا تکرار کلمات ظاهر میشود و موجب نگرانی و تشویش فرد است. تلفظ برخی حروف و کلمات از جمله حروفی که با بستن لبها تلفظ میشوند مثل «ب، پ، م» و حروفی که با حرکت زبان ادا میشوند مثل «ت، ث، س، ط» برای آنان مشکلتر است.
سن آغاز لکنت زبان حدود دو تا پنج سالگی است. لکنت زبان با یک سلسله علائم به هم پیوسته و مرتبط نظیر گوشهگیری، احساس حقارت، عقبماندگی درسی، هیجانزدگی و شتاب در پاسخ دادن به سؤالات و نداشتن ا عتماد به نفس همراه است. عوامل متعددی از جمله علل عضوی، کنش و غلبه نکردن طرفی مغز باعث لکنتزبان میشود. در درمان لکنتزبان ابتدا باید علل ایجاد کننده شناسایی شود و علاوه بر مشاوره و گفتاردرمانی، باید معلمان و والدین نیز نکاتی را رعایت کنند و همکاری لازم را در روند درمان داشته باشند.
▪ اختلالات خواندن
یکی از مهمترین مسائلی که کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری باآن مواجهند ناتوانیهای مربوط به خواندن است. مشکلات خواندن به شکلهای مختلف خود را نشان میدهند. اصطلاحات متعددی در اشاره به دانشآموزانی که دچار مشکلاتی در خواند هستند، به کار میرود. یکی از شایعترین آنها دیسلکسی (dysiexia) است. دیسلکسی یک کلمه یونانی است و به معنای «نارسایی در خواندن» است دیسلکسی از اختلالات اختصاصی یادگیری به شمار میآید و در میان برخی دانشآموزان مدارس وجود دارد. فرد مبتلا به دیسلکسی نمیتواند کلمات کتاب را تشخیص دهد و در نتیجه در یادگیری خواندن با مشکل مواجه است. این اختلال در میان پسران بیشتر از دختران رواج دارد. فرد مبتلا به دیسلکسی نمیتواند از ترکیب حروف کلمه جدید بسازد، کلمات را در جمله تشخیص نمیدهد، به فراگیری خواندن علاقهمند نیست، و در تشخیص فاصله و زمان و جهت با مشکل مواجه است. این کودکان چون ضعف در خواندن و نوشتن دارند، در امور تحصیلی شکست میخورند و در نتیجه شکستهای مکرر، اعتماد به نفس خود را از دست میدهند و به احساس حقارت و بیکفایتی و انواع مشکلات عاطفی گرفتار میشوند.
▪ اختلالات نوشتن
مهمترین مشکلات کودکان در نوشتن عبارت است از نارسانویسی و چپدستی.
الف) نارسانویسی: در این اختلال فرد علیرغم هوش طبیعی، بسیار بد مینویسد و این قبیل کودکان ممکن است ناتوان از انجام اعمال حرکتی در نوشتن حروف و اشکال باشند و در مواردی نیز بر اثر ضعیف بودن کارکردهای بینایی ناتوان از تبدیل اطلاعات بینایی خود به صورت اعمال حرکتی هستند. بسیاری از روانشناسان تأثیر سیستم اعصاب نواحی مختلف بدن و نیز رشد کامل اعضای حرکتی را عامل مؤثر در تکوین این اختلال تلقی کردهاند از نظر آسیبشناسی دلایل اصلی که میتواند در بروز اختلال نارسانویسی مؤثر باشد عبارتند از: خطا در ادراک بینایی حروف و کلمات، وجود اشکال در تبدیل ادراک از بینایی به صورت حرکتی (ناتوان از تبدیل حافظه بصری به عملکرد نوشتاری)، وجود نارسایی و ضعف در مهارتهای حرکتی و وجود حالات هیجانی از قبیل بیقراری و تندخویی.
ب) چپدستی: چپدستی عبارت است از تمایل طبیعی فرد در نوشتن با دست چپ، کودک چپدست در نوشتن از چپ به راست مشکل چندانی ندارد ولی هنگامی که بخواهد از راست به چپ بنویسد با مشکل روبرو میشود. چنین فردی به علت نداشتن دید کافی در آنچه که مینویسد به صورت بدخط و نامرتب مینویسد و حتی در آغاز چیزی جز سیاه کردن کاغذ بهنظر نمیرسد و به همین جهت برای زیبا نوشتن در مواردی دست خود را چرخانده و به صورت کمانه درمیآورد. اگر چپدستی به صورت برتردستی در نیامده باشد میتوان او را تشویق به استفاده از دست راست کرد. لکن در افراد برتر دست (چپ) نباید فشار زیادی در جهت ممانعت از این امر به او وارد کرد.
منبع : www.aftab.ir - آفتاب
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم دی ۱۳۹۰ ساعت 20:57 توسط ع.ر ولی زاده
|
دراین وبلاگ مطالب مربوط به آمورش وامور پرورشی در دوره ی ابتدایی مخصوصآ کلاسهای چند پایه و از پیش دبستان تا ششم ابتدایی پرداخته می شود.