ﺷﻌﺮ ﺷﻬﺎدت

قصه رفتن

کبوتر و دو پلاک و دو ساک خالي تو
دلم دوباره گرفته زبي‌خيالي تو
تو التماس نگاه کدام پنجره‌اي
که نقش بسته نگاهم به طرح قالي تو
شکوفه‌هاي نگاهم هميشه پژمرده است
بدون عشق و صميميت شمالي تو
به بام شهر، من امشب ستاره مي‌کارم
براي چشم گريزنده‌ي غزالي تو
هميشه مثل ستاره، بيا کنارم باش
دوباره قصه رفتن و جاي خالي تو


شاعر:سیده فاطمه میر عمادی